مجله خبری نسیم
مجله خبری نسیم
دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

استراتژی مخالفان برای تخریب دولت روحانی

خبرگزاری ایرنا: این روزها به ویژه در رسانه های رقیب، روحانی و دولتش به ناکارآمدی در حل مشکلات متهم می شوند.

به گفته بسیاری از اصلاح طلبان، دولت روحانی صرف نظر از نقاط قوت و ضعف خود؛ این روزها بیشتر از سوی کسانی متهم می شود که در سالهای ۸۴ تا ۹۲ از خطاهای آشکار دولت نهم و دهم به بهانه سوءاستفاده رقیب یا دلایلی دیگر، چشم می پوشیدند.
طرح پرسش هایی چون عبور از روحانی و پیش کشیدن زودهنگام بحث انتخابات ریاست جمهوری خط خبری برخی اصولگرایان برای تخریب دولت روحانی است.
گروه تفسیر، تحلیل و پژوهش خبر ایرنا این بحث را در گفت وگو با تحلیلگران و فعالان سیاسی پیگیری می کند.
سعید شریعتی فعال سیاسی اصلاح طلب دیدگاه های خود را در گفت و گو با ایرنا تشریح کرده است .

** ائتلاف حداکثری برای مطالبات حداقلی

با توجه به مجموعه تجاربی که اصلاح طلبان از جنبش اصلاحات و دولت خاتمی و اتفاقات بعد از سال ۸۴ و به ویژه ۸۸ به دست آوردند؛ در سال ۹۲ به این جمع بندی رسیدند که باید یک ائتلاف حداکثری را با نیروهای میانه رو در برابر نیروهای افراطی و تندروی حاکم تاسیس کرد.
از این رو پس از رد صلاحیت آیت اله هاشمی به عنوان یکی از نمادهای میانه روی در سیاست ایران در انتخابات ریاست جمهوری ، عمده نیروهای سیاسی اصلاح طلب به این نتیجه دست یافتند که باید بدون شرط از روحانی حمایت کنند.
این مهم پس از انتخابات سال ۸۴ عمیقا مورد توجه اصلاح طلبان بود و در سال ۹۲ به منصه ظهور رسید.

ائتلافی که نخست درون خود اصلاح طلبان و سپس بین آنها و نیروهای معتدل سیاسی برپا شد و نام آنرا می توان’ استراتژی ائتلاف حداکثری برای دستیابی به مطالبات حداقلی’خواند.
این چند کلمه، کلید واژه استراتژی سیاسی اصلاح طلبان در حداقل ده سال گذشته بوده است.

** نزدیک شدن سقف مطالبات اصلاح طلبان و میانه روها

سقف مطالباتی که اصلاح طلبان در فضای سیاسی آنرا دنبال می کردند نشات گرفته از مطالبات اجتماعی اکثریت جامعه بود. این مطالبات البته فراتر از مطالبات و خواسته هایی بود که میانه روها در عالم سیاست پیگیری می کردند.
اما برای وصول این ائتلاف، هم اصلاح طلبان سقف مطالبات خود را پایین آوردند و هم میانه روها سقف مطالباتشان از حاکمیت را بالا آوردند تا وحدت حاصل شود. یعنی هر دو به سوی یکدیگر گام برداشتند.

چرا که خطر فوری را روبروی خود می دیدند و می بینند و آن بازگشت دوباره تندروها چه به شکل پوپولیستی و چه به صورت استبدادی است. مادامی که این خطر وجود دارد این استراتژی هم به قوت خود باقی است.

** عبور از میانه روی را قبلا آزموده ایم

ما اصلاح طلبان از سالهای دور از میانه روی عبور کرده بودیم ولی آگاهانه به این نقطه عقب گرد کردیم تا دست در دست میانه روها پیش برویم. دلیلی هم ندارد که بخواهیم یک بار دیگر از میانه روها عبور کنیم. پس عبور از روحانی برای اصلاح طلبان بی معناست.

البته ممکن است کسانی الگوهای سیاسی دیگری را دنبال کنند که به خودشان مربوط است.
ولی اصلاح طلبان با همه نمادها و گفتمان خویش، دست در دست روحانی گذاشته و این ائتلاف را تجهیز کردند تا کشور به توسعه متوازن و پایداری برسد که بستر ساز دموکراسی خواهد بود.

البته هر پروژه ای ممکن است در زمان های متفاوت و در رویارویی با موانع، سرعتش کند یا تند شود ولی هیچ تغییر جدی در آرایش نیروهای سیاسی رخ نداده و این استراتژی رخ نداده است و نمی دهد.

** عبور از روحانی دو سو دارد

نکته بعدی این است که میانه روی دو سو دارد: افراط و تفریط.
همانطور که درباره عبور از روحانی از طریق افزایش سطح مطالبات اجتماعی خارج از مقدورات دولت هشدار دادم و آنرا خطا دانستم باید گذشتن از روحانی به سمت تفریط را نیز خطرناک بدانم. چرا که می تواند اصلاح طلبان را با یک پشتوانه خالی شده از نیروی اجتماعی مواجه کند.
از این زاویه ممکن است نقدهایی را به دولت، همکاران رییس جمهور و تعامل مجموعه حاکمیت با دولت روحانی و حتی شرایط سیاسی کشور داشته باشیم.

به عبارتی برای اینکه روحانی به سمت تفریط نرود بایستی به عنوان یک جریان سیاسی حواسمان به شخص روحانی و نیروهایی که سیاست را پیرامون وی مدیریت می کنند، باشد.

** سلبریتی ها آزادند

هر کس آزاد است نظر خود را دهد و تاثیرگذار باشد. نباید گفت اشخاص در اینستاگرام چیزی ننویسند. مردم آگاهانه رای دادند و این انتقادات باید تحمل شود و از طریق گفت و گو به انتقادات این افراد توجه کرد.

** تاکتیک جناح رقیب: ایجاد شکاف در ۳ لایه

اگر بخواهم پشت صحنه تخریب روحانی را بدانیم باید بگوییم در سه لایه دنبال می شود.

وقتی می خواهید یک ائتلاف را بشکیند ابتدا باید نیروهای قوام دهنده آن را به یکدیگر ظنین کنید و بینشان اختلاف بیندازید.
در لایه اول جریان رقیب با خبرسازی های سازمان یافته در صدد ایجاد شکاف بین کارگزاران دولت از معاون اول گرفته تا وزرا و دیگر اعضای کابینه است.
لایه دوم ایجاد شکاف و گسترش آن بین جریانات و گروههای سیاسی ائتلاف است.
لایه سوم ایجاد شکاف بین مردم حامی دولت با آن است.

خبرسازی های و مسائل جزیی را عمده و عمده ها را جزیی نشان دادن تاکتیکی است که در این باره از سوی رقبا پیگیری می شود.

** سرنا نوازی از سرگشاد

روحانی در سالهای ۹۲ و ۹۶ رای ناراضیان از وضع حاکم را به دست آورد.
ناراضیان سیاسی دنبال انتخابات آزاد بودند و ناراضیان فرهنگی از سانسور و نبود آزادی بیان به تنگ آمده بودند. ناراضیان اجتماعی هم دنبال آزادی انتخاب سبک زندگی خود بودند و ناراضیان اقتصادی هم افزایش قدرت خرید خود را جست و جو می کردند.
البته هر کدام از این ناراضیان هم پوشانی هایی هم با یکدیگر دارند. اما محور مطالبات رای دهندگان به روحانی حول این ۴ محور می چرخد.
جناح رقیب دارد دقیقا روی همین نابسامانی هایی که عمده آن نیز به عملکرد دولت اصولگرای احمدی نژاد برمی گردد سرمایه گذاری می کند.
در واقع آنها مشغول نواختن سرنا از سرگشادش هستند و سعی دارند با افزایش سطح مطالبات، مقصر این نابسامانی ها را شخص روحانی نشان دهند و در سه لایه ای که گفتم ایجاد شکاف کنند.
دیدگاه خودتان را ارسال کنید

دیدگاه شما بعد از تایید مدیریت نمایش داده میشود.
لطفا فارسی تایپ کنید.